من در مورد شبکه شما از همه چیز صحبت می کنم. بنابراین، کمیسیون خود را دریافت میکنید و با شرکت جدا میشوید (از HFF/CBRE گرفته تا بوتیکفروشیهای کوچکتر). معاملات بزرگتر معمولاً چندین دست در سطل دارند (حداقل از آنچه من خوانده ام - اگر اشتباه می کنم مرا تصحیح کنید). بنابراین شما از شریک یا شریک زندگی خود جدا می شوید. معمولاً کارگزاران باید کسب و کار خود را تهیه کنند - بنابراین پس از هزینه های انجام آن (شاید شام مشتری، شاید نرم افزار و غیره)
من فقط کنجکاو هستم. در مورد Comp در تاپیک های دیگر صحبت شده است و می دانم که می تواند به طرز عجیبی در همه جا پیش برود. یک دلال تنبل در وسط ناکجاآباد می تواند 0 را ایجاد کند، دارسی می تواند باران را بباراند. من فقط کنجکاو هستم.
این سوال برای فروش سرمایه گذاری، اجاره، و بدهی / بازار سرمایه / مالی ساختاریافته صدق می کند.
** همچنین آینده جبران خسارت کارگزاران را کجا می بینید؟آیا فضا کم و بیش شلوغ می شود؟
بسته مدل سازی نخبگان WSO
- 6 دوره برای تسلط: اکسل، صورت های مالی، LBO، M& A، ارزش گذاری و DCF
- مربیان نخبه از بانک های سرمایه گذاری برتر BB و صندوق های بزرگ سهام خصوصی
- شامل DB شرکت + دسترسی به کتابخانه ویدیویی (1 سال)
من باید سوالم را بهتر بیان کنم: در صورت فروش/ وام 50, 000, 000 دلاری، یک کارگزار چقدر باید انتظار داشته باشد که خالص کند؟من می دانم که اعداد برای فروش و وام بسیار متفاوت خواهد بود. و یک وام می تواند بسیار متفاوت باشد، بنابراین فقط با فرض یک یادداشت ارشد.
من شخصا فکر می کنم زمان بسیار بهتری برای یک دلال بدهی از نظر کامپوزیت است.
بدون "بازرگانی". بله، یک وام دهنده می تواند در آخرین لحظه عقب نشینی کند، اما با فرض اینکه معامله خوبی باشد/ پیشنهادهای متعددی ارائه شده است، در بسیاری از مواقع فقط نفر بعدی است.
تن و تن نقدینگی در بازارهای بدهی.
بهترین کارگزاران بدهی می دانند که چگونه سهام خود را برای اسپانسر افزایش دهند و به طور کلی درک خوبی از مجموعه سرمایه دارند.
بسیاری از معاملات کاملاً آسان و صادقانه هستند، و بنابراین کارگزار و تیمش میتوانند به یکباره دست به دست هم بدهند. برای 50 میلیون دلار بازسازی یک دارایی تثبیت شده نسبت به وام ساخت و ساز 50 میلیون دلاری کار بسیار کمتری وجود دارد.
فقط 0. 02 دلار من است، اما دوست دارم دیگران در مورد اینکه آیا فکر میکنند انجام بدهی/حقوق در مقابل IS سودآورتر است یا خیر.
بله، در سراسر نقشه با بقای زیاد، اساساً کل موضوع است.
بیش از 300 درس ویدیویی در 6 دوره مدلسازی که توسط متخصصان نخبه در بانکهای سرمایهگذاری برتر و صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی تدریس میشود - مدلسازی اکسل - مدلسازی صورتهای مالی - مدلسازی M& A - مدلسازی LBO - DCF و مدلسازی ارزشگذاری - همه شامل + 2جوایز عظیم
برای مثال، شخصی مانند دارسی از معامله Stuyvesant با چه چیزی بیرون می آید؟
من خواندم که او 90-100bps در آن ناخالص دریافت کرد. هیچ سرنخی از نحوه محاسبه خالص وجود ندارد. پاسخهای بالا تا حدودی شفافیت را ارائه میکنند، اگرچه من تصور میکنم جداییهای دارسی با حالت معمول فاصله زیادی دارد.
طبق این مقاله، https://therealdeal. com/issues_articles/large-deals-generate-less-than-6-percent-commission/، کمیسیون کارگزاری 0. 09٪ بود. به 5 میلیون دلار رسید. من فکر میکنم بدترین راز مخفیشده این است که همه کمیسیونها را تخفیف میدهند، اما هرگز تبلیغ نمیکنند که تخفیف میدهند، زیرا در این صورت همه شروع به درخواست کاهش کمیسیون میکنند و این یک مسابقه تا پایان خواهد بود.
بله خوب این منطقی است، درست است؟کارگزاران هیچ ریسکی نمیپذیرند، و از نقطه نظر تلاش محض، سخت است که بپذیریم برای فروش یک دارایی 2 میلیارد دلاری 20 برابر بیشتر از یک دارایی 100 میلیمتری تلاش میشود. به دست آوردن آن پنج میلیون، صرف نظر از پروژه، پول زیادی است. این ایده که دستمزد دلال باید به شدت با قیمت فروش در نظر گرفته شود برای من خنده دار است. در معاملات کوچکتر، باید درصد بالاتری برای جبران درست کار یک تیم کارگزاری باشد، و این باید با افزایش ارزش دلار (بر اساس درصد) کاهش یابد. به نظر می رسد که این استاندارد صنعت نیز باشد.
آره اینجا موافقمکمی «قابلیت جابجایی» برای دشواری معامله نیز وجود دارد که به بازی میآید. به عنوان مثال، یک قطعه زمین/معامله توسعه که در آن کارگزار باید به مذاکره درباره مواردی مانند نقاط عطف، استحقاقات و غیره کمک کند، تلاش بیشتری نسبت به معامله خالص اجاره ای مستاجر نیاز خواهد بود. به عنوان مثال، یک پارک تجاری یا نمونه کار چند مستاجر، که در آن تلاش زیادی برای جمع آوری بسته های مالی/بازاریابی انجام می شود، باعث افزایش هزینه نیز می شود. به طور کلی، حداقل در بازارهای من، چیزی شبیه (اندازه معامله در سمت چپ، کمیسیون در سمت راست) مشاهده می کنید:
پس بدیهی است که بین 30 تا 50 درصد از چیزی که کارگزاری نگهداری می کند وجود دارد. بقیه بسته به توافقات تقسیم شده از پیش مذاکره شده بین تیم(های) کارگزاری تقسیم می شود.
من چند نفر را می شناسم. از 0 میلیون میلیون در سال. در مناطق مسکونی شروع کار سخت است، اما هنگامی که شما در حال استفاده از فرصت ها هستید، اغلب خود را به شکل ارجاع نشان می دهند.
جدا از 3 تا 5 نفر برتر در یک بازار/تخصص خاص، اکثر کارگزاران به ندرت از میانگین درآمد خالص 350 هزار در سال فراتر می روند (قبل از مالیات). من می گویم اکثر کارگزاران خوب در محدوده 100 تا 200 هزار در سال قرار می گیرند. مطمئناً، برخی از دلالها ممکن است برای چند سال داغ باشند، اما سالهای خوب باید سالهای بد را پشت سر بگذارند. بسیاری از کارگزاران "برترین" در خانه های نسبتاً ساده زندگی می کنند. هر سال از صفر شروع می شود.
شما می توانید روی یک دست کارگزارانی که به صورت خصوصی پرواز می کنند حساب کنید. برای اکثر افراد، این روشی مناسب برای ایجاد شش رقم پایین است، اما نه بیشتر از آن.
در این مورد به شدت اختلاف نظر دارند. آیا در مورد مسکونی صحبت می کنید؟اگر چنین است پس من موافقم. در جنبه تجاری، افراد زیادی هستند که هم در بخش اجاره و هم در بخش فروش، پول زیادی به دست می آورند.
آستانه عنوان برتر (. نه خیلی بالا، اما بالا. پس از جدایی ها (می گوییم 65/35 سخاوتمندانه است)، این برای شما 520 هزار سال در طول 5 سال باقی می گذارد.
اکثر کارگزاران در این سطح بالا نیستند. یک ردیف عنوان زیر آن فقط به 500 هزار کمیسیون ناخالص در سال / بیش از 5 سال نیاز دارد. همچنین، تقسیم در این سطح (نزدیک به 50/50) بدتر است.
یعنی اگر 650 هزار پورسانت ناخالص بیاورید (که هنوز هم واقعا خوب/خیلی سخت است)، 325 هزار باقی می ماند. لطفاً نظر اصلی من را ببینید که در آن می گویم اکثر کارگزاران میانگین درآمد خالص بیش از 350k را نمی بینند.
325 هزار در سال، در حالی که درآمد عالی است، شش رقم پایین است. همچنین توجه داشته باشید که اگر سال "بد" داشته باشید، این شامل نمی شود. همچنین مجدداً توجه داشته باشید که اکثر کارگزاران نیز در این ردیف قرار نمی گیرند.
قانون 80/20 در فروش همیشه اعمال می شود. 20 درصد از کارگزاران 80 درصد معاملات را انجام می دهند.
تعداد بسیار کمی از کارگزاران سالانه یک میلیون دلار کارمزد دریافت می کنند. خیلی کم. آنهایی که به این عدد رسیدند تمایل زیادی به انجام این کار دارند و بسیار بیشتر از 1 میلیون دلار هستند. تعداد زیادی از افراد سالیانه 500 هزار دلار به بالا میرسند، اما نه هر سال، و حدس میزنم کمتر از 20 درصد به این رقم میرسند. تعداد زیادی از افراد در آنجا با بستن یک یا دو فروش در سال، 100 تا 200 هزار دلار درآمد کسب می کنند.
من اخیراً برای یکی از مشتریانم اجاره نامه گرفته ام. باید بگویم، شما واقعاً می توانید در لیزینگ پول زیادی به دست آورید. من فکر نمیکنم که هرگز تمرکز دقیق من باشد، اما با مشتری مناسب در مکان مناسب (ساحلی) من واقعاً از آن لذت میبرم و چکها برای بسته شدن آسان بسیار مناسب هستند. همچنین، لیزینگ به دلیل وجود علائم و فهرستهای اجاره، نام من را نزد مردم منطقه نگه میدارد. با این مشتری، من همیشه در نوک زبان آنها در حال حاضر در مقایسه با زمانی که در حال خرید ساختمان هستیم، هستم.
مسکونی بستگی دارد. من تجربه دست اولی در این زمینه دارم و در مناطق با COL بالا، غیرمنطقی نیست که 500000 دلار به دست آوریم و بالاترین مطلق نباشیم. افراد برتر اینجا یک تن درآمد دارند، یک تن خرج می کنند و به اندازه کافی خالص می شوند. فقط اون سبک زندگی که من میخوام نیست
این بسیار اشتباه است، 20 کارگزار برتر در دفتر من هر سال بیش از آن درآمد دارند.
بسیاری از مردم تابلوهای فروش را در حیاط خانه خود دوست ندارند و گاهی اوقات قوانین امضا باعث می شود که تابلوها کوچک باشند. راستش خیلی با SD آشنا نیست.
من با تیمی بودم که کمی بیش از نیم میلیون (3 نفر) در سال درآمد داشت. در آن زمان حتی به عنوان فرد جوان در آن تیم بیشتر از من درآمد کسب کردم. هههه. اما این سبک زندگی من نیست.
یکسان. اکنون فقط کمی بیشتر از آنچه در زمانی که در RE کار میکردم به دست میآورم. اما سبک زندگی من الان خیلی بهتر شده است. یک- من پایه بالاتر و کنسرت پایدارتری دارم و ثانیاً به ندرت در تعطیلات آخر هفته کار می کنم که از منظر کیفیت زندگی به تنهایی ارزش آن را دارد.
کارگزار بدهی و سهام اینجاست. ما از 350 میلیون دلار تا 1 میلیارد دلار در سال (سال شگفت انگیزی بود) در معاملات انجام خواهیم داد، و بین 3. 5 تا 10 میلیون دلار کمیسیون با تیمی کمتر از 10 نفر به دست می آوریم. که می تواند با آن به ویژه برای اندازه ما مطابقت داشته باشد، اما چیزی که به نظر نمی رسد در این انجمن ذکر شود، مشتریان تکراری هستند.
من می توانم با اطمینان بگویم که 90٪ از معاملات ما از همان 5-10 مشتری تکرار می شود. اینها یا صندوق های سهام خصوصی کوچکتر هستند که همیشه به تامین مالی نیاز دارند، یا دفاتر خانوادگی به دنبال تامین مالی مجدد، شرکت های سرمایه گذاری با 50 تا 250 میلیون دلار در AUM و غیره.
من می دانم که صحبت در مورد شبکه مانند کتک زدن یک اسب مرده است، اما در واقع کلید دلال بودن است. شروع مسابقات گلف خیریه با مشتریان و وام دهندگان. بردن مشتریان به تعطیلات یا بازی های ورزشی با صندلی های عالی و غیره. شما فقط روابط حرفه ای ایجاد نمی کنید، بلکه دوستی ایجاد می کنید. این دوستان شما هستند که در تمام انواع چرخه های اقتصادی با شما خواهند ماند، حتی زمانی که شرکت های دیگر سعی می کنند کارمزد خود را کاهش دهند و کسب و کار خود را برنده شوند.
همچنین - خواندن و مذاکره اسناد وام. فکر نمیکنم به اندازه کافی بتوان برای آن گفت. شغل ما هر چقدر هم که هزینه ها بالا باشد، یک شغل خدماتی است که می تواند باشد~80٪ توسط هوش مصنوعی و اتوماسیون در آینده اداره می شود. با این حال، مذاکره در مورد اسناد وام با مشاور وام گیرنده و وام دهنده جایی است که یک کارگزار D/E باید واقعاً ارزش خود را ثابت کند. توانایی مذاکره در مورد شرایط و ورود به علف های هرز معامله، صرف نظر از اینکه کوپن ممکن است چه باشد، می تواند معامله را برای مشتری شما ایجاد یا شکست دهد. همچنین اغلب منجر به تکرار تجارت می شود.