گروههای بولینگر هنگام حرکت در معاملات ، بسیار مفید هستند.
گروههای بولینگر هنگام کمک به بازپرداخت معاملات در حرکت و یا حتی روند روند با کمک به یک دارایی تجاری که بیش از حد و یا از بین برود ، بسیار سودمند هستند.
تنظیم گروههای بولینگر
این شاخص فنی با نام Inventor و Trader فنی مشهور ، جان بولینگر ، فاصله قیمت را از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می کند که عملکرد قیمت را در دارایی معاملاتی از نزدیک ردیابی می کند.
با استفاده از یک میانگین متحرک ساده که می تواند در هر تعداد دوره تنظیم شود ، باند های بولینگر هم در بالا و هم در زیر میانگین متحرک به مسافتی تنظیم می شوند که بستگی به نوسانات بر اساس تغییرات قبلی در قیمت ها دارد.
از نظر ریاضی ، فاصله هر باند بولینگر از میانگین حرکت ساده به طور معمول در دو انحراف استاندارد به طور متوسط از نوسانات قیمت قبلی تعیین می شود.
ریاضیات در آنجا به ما می گوید که شرایط نوسانات کم توسط نوارهای باریک بولینگر نشان داده می شود در حالی که شرایط بسیار بی ثبات منجر به گروههای وسیع تر خواهد شد. این بدان معنی است که وقتی قیمت دارایی برای لمس یا عبور از باند بولینگر ، باید یک حرکت جهت دار شدید باشد که بر اساس باند بالاتر یا پایین می تواند شرایطی را نشان دهد که در آن دارایی بیش از حد بوده یا از آن استفاده می شود.
میانگین متحرک ساده به طور معمول برای اندازه گیری 21 دوره هنگام استفاده از کلاسیک در کنار نوارهای تنظیم شده در دو انحراف استاندارد طراحی شده است. با این حال ، بسته به افق زمانی معاملاتی شما ، این ورودی ها ممکن است بخواهند متناسب با یک سبک و استراتژی تجاری خاص تنظیم شوند.
گروههای بولینگر می توانند در تنظیم صحیح پارامترهای خطر و پاداش بالقوه برای تجارت مؤثر باشند.
گروههای بولینجر بیش از این برای شناسایی شرایطی که دارایی بیش از حد یا بیش از حد از آن استفاده می شود ، مفید نیستند ، می توانند در تنظیم صحیح پارامترهای خطر و پاداش بالقوه برای تجارت مؤثر باشند.
برخی از معامله گران منتظر نوسانات به شدت باریک هستند ، که توسط گروههای بولینگر نشان داده شده است که از نزدیک میانگین حرکت ساده را در آغوش می گیرند تا به شما کمک کنند تا در حالت حرکت قرار بگیرند. این شکستگی ها معمولاً پس از آنکه یک ابزار برای مدت طولانی در یک محدوده باریک گرایش پیدا می کند ، حاصل می شود.
الگوهای محبوب گروه بولینگر برای تجارت
یکی از محبوب ترین الگویی که معامله گران دوست دارند با گروههای بولینگر از آن استفاده کنند ، شناسایی تاپ های "M" و پایین "W" در عملکرد قیمت است. به طور معمول به عنوان یک سیگنال معکوس قوی شبیه به قسمتهای پایین و تاپ های دوتایی مشاهده می شود ، باند های بولینگر می توانند در شناسایی نقاط ورود بالقوه برای معاملات و حتی فرصت های برک آوت مفید باشند.
یک الگوی پایین صعودی توسط دو پایین پی در پی در عمل قیمت شکل می گیرد که به طور معمول شبیه "W" است ، اگرچه در ابتدا شبیه به یک وارونه "N" خواهد بود. نکته اصلی در ایجاد موقعیت های صعودی در نزدیکی باند پایین بولینگر با یک هدف در گروههای بولینگر فوقانی نهفته است. با این حال ، اگر قیمت ها همچنان کاهش یابد ، ممکن است یک نشانه قوی برای خروج و جستجوی یک فرصت جدید باشد.
یک الگوی برتر نزولی توسط دو تاپ پی در پی در قیمت تشکیل شده است که بر خلاف "W" یک "M" تشکیل می شود. قبل از تشکیل کل "M" ، "N" در عمل قیمت ظاهر می شود و این نقطه ای است که معامله گران باید بخواهند درگیر شوند.
هنگامی که در اوج دوم و "N" با عمل قیمت دارایی شکل گرفته است ، زمان آن است که یک موقعیت نزولی در دارایی تجارت ایجاد کنیم. اگر قیمت ها پس از واقعیت افزایش یابد و بالاتر از بالای دوم حرکت کند ، این یک سیگنال برای خروج است و منتظر ایجاد فرصت های جدید است.
برای بسته بندی آن ، بیایید نگاهی به این خلاصه بیندازیم:
برخی از یادداشت ها
اول ، در حالی که گروههای بولینجر در تعیین اینکه یک دارایی بیش از حد به صعود یا نزولی بیش از حد است ، فوق العاده مفید هستند ، استفاده از گروهها برای تعیین شرایط خطر و نه فقط نقاط ورود مهم است.
علاوه بر این ، ریسک و پاداش باید بر اساس عرض باندها یا نوسانات ، با ریسک باریک تر در طول نوسانات کم و پاداش ریسک گسترده تر در طول نوسانات بالاتر تنظیم شود.
گروههای بولینگر هنگام حرکت در معاملات ، بسیار مفید هستند.
گروههای بولینگر هنگام کمک به بازپرداخت معاملات در حرکت و یا حتی روند روند با کمک به یک دارایی تجاری که بیش از حد و یا از بین برود ، بسیار سودمند هستند.
تنظیم گروههای بولینگر
این شاخص فنی با نام Inventor و Trader فنی مشهور ، جان بولینگر ، فاصله قیمت را از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می کند که عملکرد قیمت را در دارایی معاملاتی از نزدیک ردیابی می کند.
با استفاده از یک میانگین متحرک ساده که می تواند در هر تعداد دوره تنظیم شود ، باند های بولینگر هم در بالا و هم در زیر میانگین متحرک به مسافتی تنظیم می شوند که بستگی به نوسانات بر اساس تغییرات قبلی در قیمت ها دارد.
از نظر ریاضی ، فاصله هر باند بولینگر از میانگین حرکت ساده به طور معمول در دو انحراف استاندارد به طور متوسط از نوسانات قیمت قبلی تعیین می شود.
ریاضیات در آنجا به ما می گوید که شرایط نوسانات کم توسط نوارهای باریک بولینگر نشان داده می شود در حالی که شرایط بسیار بی ثبات منجر به گروههای وسیع تر خواهد شد. این بدان معنی است که وقتی قیمت دارایی برای لمس یا عبور از باند بولینگر ، باید یک حرکت جهت دار شدید باشد که بر اساس باند بالاتر یا پایین می تواند شرایطی را نشان دهد که در آن دارایی بیش از حد بوده یا از آن استفاده می شود.
میانگین متحرک ساده به طور معمول برای اندازه گیری 21 دوره هنگام استفاده از کلاسیک در کنار نوارهای تنظیم شده در دو انحراف استاندارد طراحی شده است. با این حال ، بسته به افق زمانی معاملاتی شما ، این ورودی ها ممکن است بخواهند متناسب با یک سبک و استراتژی تجاری خاص تنظیم شوند.
گروههای بولینگر می توانند در تنظیم صحیح پارامترهای خطر و پاداش بالقوه برای تجارت مؤثر باشند.
گروههای بولینجر بیش از این برای شناسایی شرایطی که دارایی بیش از حد یا بیش از حد از آن استفاده می شود ، مفید نیستند ، می توانند در تنظیم صحیح پارامترهای خطر و پاداش بالقوه برای تجارت مؤثر باشند.
برخی از معامله گران منتظر نوسانات به شدت باریک هستند ، که توسط گروههای بولینگر نشان داده شده است که از نزدیک میانگین حرکت ساده را در آغوش می گیرند تا به شما کمک کنند تا در حالت حرکت قرار بگیرند. این شکستگی ها معمولاً پس از آنکه یک ابزار برای مدت طولانی در یک محدوده باریک گرایش پیدا می کند ، حاصل می شود.
الگوهای محبوب گروه بولینگر برای تجارت
یکی از محبوب ترین الگویی که معامله گران دوست دارند با گروههای بولینگر از آن استفاده کنند ، شناسایی تاپ های "M" و پایین "W" در عملکرد قیمت است. به طور معمول به عنوان یک سیگنال معکوس قوی شبیه به قسمتهای پایین و تاپ های دوتایی مشاهده می شود ، باند های بولینگر می توانند در شناسایی نقاط ورود بالقوه برای معاملات و حتی فرصت های برک آوت مفید باشند.
یک الگوی پایین صعودی توسط دو پایین پی در پی در عمل قیمت شکل می گیرد که به طور معمول شبیه "W" است ، اگرچه در ابتدا شبیه به یک وارونه "N" خواهد بود. نکته اصلی در ایجاد موقعیت های صعودی در نزدیکی باند پایین بولینگر با یک هدف در گروههای بولینگر فوقانی نهفته است. با این حال ، اگر قیمت ها همچنان کاهش یابد ، ممکن است یک نشانه قوی برای خروج و جستجوی یک فرصت جدید باشد.
یک الگوی برتر نزولی توسط دو تاپ پی در پی در قیمت تشکیل شده است که بر خلاف "W" یک "M" تشکیل می شود. قبل از تشکیل کل "M" ، "N" در عمل قیمت ظاهر می شود و این نقطه ای است که معامله گران باید بخواهند درگیر شوند.
هنگامی که در اوج دوم و "N" با عمل قیمت دارایی شکل گرفته است ، زمان آن است که یک موقعیت نزولی در دارایی تجارت ایجاد کنیم. اگر قیمت ها پس از واقعیت افزایش یابد و بالاتر از بالای دوم حرکت کند ، این یک سیگنال برای خروج است و منتظر ایجاد فرصت های جدید است.
برای بسته بندی آن ، بیایید نگاهی به این خلاصه بیندازیم:
برخی از یادداشت ها
اول ، در حالی که گروههای بولینجر در تعیین اینکه یک دارایی بیش از حد به صعود یا نزولی بیش از حد است ، فوق العاده مفید هستند ، استفاده از گروهها برای تعیین شرایط خطر و نه فقط نقاط ورود مهم است.
علاوه بر این ، ریسک و پاداش باید بر اساس عرض باندها یا نوسانات ، با ریسک باریک تر در طول نوسانات کم و پاداش ریسک گسترده تر در طول نوسانات بالاتر تنظیم شود.